گذرگاه
در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
به همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطرهاست
که چه شیرین و تلخ
دست ناخورده به جای می ماند