من باختم. عشقم احساسم زندگیم و هرچه فکر میکردم دارم ولی هیچ وقت نداشتم. تو را نمیدانم توجیحت را نمیخواهم دنبال بهانه نگرد دیگر با تو نمی مانم. در هیاهوی غربت خیابانها به دنبال نگاه آشنای تو میگشتم اما ندیدمت ندیدمت تا به ناگاه دستان غریبه ای را در دستانت دیدم. آری... دیدم اویی که همه هستی من بود در لحظه دیدار من دست در دستان دیگری داشت. میگذرم از هرچه با من کردی تو نیز بگذر از من که دیگر دلم برای دیدنت پر نمیکشد که دیگر احساسم مرد. بگذر که دیگر توان نگاه به چشمانت را ندارم برو که دیگر نمیخواهم با تو بمانم. تنها بودم آمدی اما اینک غریب و بیکسم که رفتی. آمدنت برایم پر از شادی بود سلامت را از خاطر نمیبرم اما میخواهم من بدرودت بگویم. برو که دیگر هیچ ندارم که تقدیمت کنم آنچه داشتم تقدیم تو شد آنچه نداشتم برایم باقی ماند. تاریکی شبها مال من روشنای خورشید مال تو. اما برو برو و دیگر نگو که: دوستم داری مرا میفهمی. مرا رها کن رها کن تا بروم من بال پرواز نمیخواهم همپای راه نمیخواهم دوست خوب نمیخواهم مرحم زخم نمیخواهم شانه درد نمیخواهم. میدانستم میروی میدانستم آخر قصه همیشه پایان تاریکی نیست. همیشه شاهزاده قصه ها مهربان نبود که تو مهربان باشی وفادار نبود که تو وفا کنی. بدون تو هم خورشید میتابد مهتاب میاید باران میبارد. رفتن تو پایان من نیست مرگ من نیست. میخواهم بمانم بمانم اما این بار بدون اویی که در آنی همه هستیم برد. تصور میکنم دنیای بدون تو را میخواهم تصورم برایم بماند و بدرخشد. نگاهم رنگ ندارد اما چشمانم فروغ دارد حوری بهشتی نبودم اما عاشقت بودم پای لحظه لحظه های شبهای بیکسیت بودم. زود فراموش شدم در تنهاییم تو تنهاتر رهایم کردی. توجیحت را نمیخواهم بودنت را نمیخواهم. برای همیشه خدا نگهدارت.
چه عجب عاشق آبکی کجایی؟ یه زنگ به ما نمی زنی؟ تو هم با این عشقت ما رو کشتی. آپ کردن که الکی نیست باید داستان جدیدم تموم بشه بعدا که اونم معلوم نیست کی تموم می سه. چون برای اولین بار عاشقه قهرمان داستان شدم!!! ولی تا اول هفته ی دیگه آماده است.
دلتنگیهای آدمی را باد ترانهای میخواند ، رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده میگیرد و هر دانهی برفی به اشکی نریخته میماند ..... چند بار امید بستی و دام بر نهادی تا دستی یاری دهنده ، کلامی مهر آمیز نوازشی یا گوشی شنوا به چنگ آری چند بار دامت را تهی یافتی ؟ آماده شو که دیگر بار و دیگر بار دام باز گستری
دوست خوبم سلام:
من باختم.
عشقم احساسم زندگیم
و هرچه فکر میکردم دارم
ولی هیچ وقت نداشتم.
تو را نمیدانم
توجیحت را نمیخواهم
دنبال بهانه نگرد
دیگر با تو نمی مانم.
در هیاهوی غربت خیابانها
به دنبال نگاه آشنای تو میگشتم
اما ندیدمت
ندیدمت
تا به ناگاه دستان غریبه ای را در دستانت دیدم.
آری...
دیدم اویی که همه هستی من بود
در لحظه دیدار من
دست در دستان دیگری داشت.
میگذرم از هرچه با من کردی
تو نیز بگذر از من
که دیگر دلم برای دیدنت پر نمیکشد
که دیگر احساسم مرد.
بگذر که دیگر توان نگاه به چشمانت را ندارم
برو که دیگر نمیخواهم با تو بمانم.
تنها بودم آمدی اما اینک غریب و بیکسم که رفتی.
آمدنت برایم پر از شادی بود
سلامت را از خاطر نمیبرم
اما میخواهم من بدرودت بگویم.
برو که دیگر هیچ ندارم که تقدیمت کنم
آنچه داشتم تقدیم تو شد
آنچه نداشتم برایم باقی ماند.
تاریکی شبها مال من
روشنای خورشید مال تو.
اما برو برو و دیگر نگو که:
دوستم داری
مرا میفهمی.
مرا رها کن
رها کن تا بروم
من بال پرواز نمیخواهم
همپای راه نمیخواهم
دوست خوب نمیخواهم
مرحم زخم نمیخواهم
شانه درد نمیخواهم.
میدانستم میروی
میدانستم آخر قصه همیشه پایان تاریکی نیست.
همیشه شاهزاده قصه ها مهربان نبود
که تو مهربان باشی
وفادار نبود
که تو وفا کنی.
بدون تو هم خورشید میتابد
مهتاب میاید
باران میبارد.
رفتن تو پایان من نیست
مرگ من نیست.
میخواهم بمانم
بمانم اما این بار بدون اویی
که در آنی همه هستیم برد.
تصور میکنم دنیای بدون تو را
میخواهم تصورم برایم بماند و بدرخشد.
نگاهم رنگ ندارد
اما چشمانم فروغ دارد
حوری بهشتی نبودم
اما عاشقت بودم
پای لحظه لحظه های شبهای بیکسیت بودم.
زود فراموش شدم
در تنهاییم تو تنهاتر رهایم کردی.
توجیحت را نمیخواهم
بودنت را نمیخواهم.
برای همیشه خدا نگهدارت.
سلا م ... عشق واژه گنگیه ! دست کم برای من ... بروزم
چه عجب عاشق آبکی
کجایی؟ یه زنگ به ما نمی زنی؟
تو هم با این عشقت ما رو کشتی.
آپ کردن که الکی نیست باید داستان جدیدم تموم بشه بعدا که اونم معلوم نیست کی تموم می سه. چون برای اولین بار عاشقه قهرمان داستان شدم!!!
ولی تا اول هفته ی دیگه آماده است.
آقا اسی دمت گرم وبلاگ خوبی طراحی کردی
واقعاْخسته نباشی و موضوعات قشنگی داری
اسی جون آتنا کیه؟
سلام
واقعا زیبا بود
چه قدر سخته وقتی
پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی
تا نفهمه هنوزم دوسش داری.......
این کار اشتباه مهزه
شاید منتاظر حتی یه اشاره کوچیک باشه
سلام دوست عزیز
عشق زمانی واژه قشنگی بود اما الان آنچه مهم است حضور توست نه نبود عشق
به امید موفقیت خودت در تمام مراحل زندگی
شاد باشی
گاه....
سلام خیلی زیبا بود ... ایشاله موفق باشی
دلتنگیهای آدمی را
باد ترانهای میخواند ، رویاهایش را
آسمان پر ستاره نادیده میگیرد
و هر دانهی برفی به اشکی نریخته میماند .....
چند بار امید بستی و
دام بر نهادی تا دستی یاری دهنده ،
کلامی مهر آمیز نوازشی
یا گوشی شنوا به چنگ آری
چند بار دامت را تهی یافتی ؟
آماده شو که دیگر بار و دیگر بار دام باز گستری
سلام
وبلاگتون خیلی قشنگه مخصوصا اینکه نغمه زیاد داره
همیشه و در هر کاری موفق باشید
زندگی خالی نیست:
مهربانی هست ، سیب هست ، ایمان هست
آری
تا شقایق هست ، زندگی باید کرد
سلام
ممنونم سرزدی.امیدوارم قشنگ بشه هنوز مونده.وبلاگ تو زیباست و دلنشین.بازم بیا پیش خودم.
عکس تو این آپت قشنگ بود
شعرت هم همین طور
گاه یک نغمه آن قدر دست نیافتنی است که با آن زندگی میکنم
گاه یک نگاه آن چنان سنگین است که چشمانم رهایش نمیکنند
گاه یک عشق آن قدر ماندگار است که فراموشش نمی کنم
التماس دعا
سلام وب نازی داری ممنون که به من سر زدی بازم بیا بای
بروزم ... خوشحال میشم ..