برکه ای بی انتها

به دریا افتادگان قدر ساحل بدانند بیا تا ساحلی در بیکران دریا باشیم

برکه ای بی انتها

به دریا افتادگان قدر ساحل بدانند بیا تا ساحلی در بیکران دریا باشیم

غروب

تو میروی و انگار آسمان میداند
سکوت شبهای بی ستاره من ترانه میخواند
تو میروی و دلم را غروب میگیرد
تمام اشکهایم تو را بهانه میگیرد
به پای گریه های یک نگاه می نالد
پرنده ای برای چشم های تو میخواند
تو میروی و دلم را سکوت میگیرد
دلم برای نگاه تو هنوز هم میمیرد
دلم به پای خیال تو هنوز هم میسوزد
برای غنچه های غم شکوفه می چیند
تو میروی بدست یاد و زمانه می ماند
زمانه هم چه خوب غم به غم می بافد

 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
دختری که هیچ کس و جز تو نداره دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 14:35 http://banooyemah.blogsky.com


سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
...آواره سر گردان...


ف.م دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 14:51 http://aramedel.blgosky.com

سلام مهربون!

زیبا نوشتی و عمیق.... ممنون
یاحق!

دختری که هیچ کس و جز تو نداره دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 23:22 http://banooyemah.blogsky.com

جهان زیباست
جهان زیباست

وزندگی

زیباتر از زیباترین

و مرگ از آن هم زیباتر

برای من که بارها حس مرگ را داشته ام و تا مرزهای آن پیش رفته ام .

مرگ را حس کن و زیستن را

آنرا لمس کن

ببو

بنوش

ببین

بشنو

همه چیز زیباست

اگر زشت میبینی

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

سحری یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 18:46 http://www.sahariiii.blogsky.com

وبلاگ خیلی نازی داری
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد